واگویه هایم

هزاران دهقان برای آمدن باران دعا کردند،اما خدا فکر کودکی بو د که چکمه هایش سوراخ داشت.

واگویه هایم

هزاران دهقان برای آمدن باران دعا کردند،اما خدا فکر کودکی بو د که چکمه هایش سوراخ داشت.

دعایت می کنم

 

 

دعایت می کنم ، عاشق شوی روزی


بفهمی زندگی ، بی عشق نازیباست


  ادامه مطلب ...

نازنین

یادت باشه....

همیشه ته قلبت ، یه جایی برای بخشیدن داشته باشی.


یادت باشه ....

یه فکر کوچک مثبت اول صبح ، میتونه کل روزت رو خوب کنه.

  ادامه مطلب ...

خدایا..


پروردگارا...

کمکم کن،

کمکم کن که بتوانم پنچره ی دلم را رو به حقیقت بگشایم...


خدایا...

یاریم کن که مرغ خسته دلم را

که دیری است دراین قفس زندانی است،

درآسمان آبی عشق تو  پرواز دهم...


ادامه مطلب ...

کوزه ای که ماییم

کوزه 3 

  

از کوزه گری کوزه خریدم باری 

 

آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری 

 

شاهی بودم که جام زرینم بود 

 

اکنون شده ام کوزه ی هر خماری 

ادامه مطلب ...

مانده تا برف زمین آب شود ...

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

 

مانده تا برف زمین آب شود
مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه چتر

ناتمام است درخت‌
زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد
و فروغ تر چشم حشرات
و طلوع سر غوک از افق درک حیات‌

مانده تا سینی ما ، پر شود از صحبت سنبوسه و عید

در هوایی که نه افزایش یک ساقه ، طنینی دارد
و نه آواز پری می رسد از روزن منظومه  ی برف

تشنه ی زمزمه ام‌
مانده تا مرغ سرچینه ی هذیانی اسفند، صدا بردارد

پس چه باید بکنم
من که در لخت ترین موسم بی چهچه ی سال
تشنه ی زمزمه ام؟

بهتر آن است که برخیزیم
رنگ را بردارم
روی تنهایی خود نقشه مرغی بکشم...
 هشت کتاب - دفتر: حجم سبز - شعر: پرهای زمزمه

غم دنیا را مخور

 

غم دنیا را مخور

   غم مخور: چون پروردگارت آمرزگار وتوبه پذیر است.

  غم مخور: همه چیز به تقدیر وقضایی الهی بستگی دارد

   غم مخور: همواره و در هر کجا خدا را یاد کن

  غم مخور: و از رحمت الله «ج» نا اُمید مباش

   غم مخور: هر کس را که به تو بدی کرده او را ببخش

   غم مخور: همیشه منتظربرطرف شدن رنج واندوه باش

   غم مخور: ناراحتی و اندوه را دور بی انداز

   غم مخور: از سرزنش ، سرزنش کننده گان

  غم مخور: از تنگی و کمی روزی

- غم مخور: از انتقادات حسودان و نادانان

غم مخور: به اتفاقات احتمالی و نگران هم مباش

 غم مخور: که دشمنت شاد می شود

غم مخور: چرا که تو به خدا ایمان داری

 غم مخور: زیرا غم خوردن راه بدبختی و شقاوت است

 غم مخور: چون زندگی ارزش غم خوردن را ندارد

 غم مخور: آنچه راکه خدا برایت انتخاب کرده برگزین

 غم مخور: ای مسلمان چون فرشتگان برایت طلب آمرزش مینمایند

 غم مخور: از فقر و تنگدستی چون سلامتی وعافیت را بدنبال دارد

غم مخور: با شنیدن سخن زشت چرا که حسادت و کینه زیادی را بدنبال دارد

غم مخور: سعی کن با نیکی کردن به دیگران از خود نامی به یادگار بگذاری

 غم مخور: چرا که غم و اندوه جسم و توانت را ضیعف میگرداند

غم مخور: چون دیروز غم و اندوه را تجربه کردی و هیچ سودی به تو نرساند

 غم مخور: زیرا خدا در مقابل یک نیکی تو ، ده نیکی به تو پاداش میدهد

 غم مخور: چون تو از پرچمداران توحید و حاملان دین الهی و از اهل قبله هستی

غم مخور: چون محبت خداوند«ج» و حضرت محمد مصطفی«ص» را در دل داری

غم مخور: بیماریت دفع میگردد و گناهت بخشیده خواهد شد

غم مخور: چون تقدیر الهی همین بوده و دفتر تقدیر بسته شده است

 غم مخور: چون مگر می شود با غم خوردن روزگار را متوقف کرد

غم مخور: چرا که خدا زمین و آنچه در آن است برای راحتی تو آفریده است

 غم مخور: و به کثرت از پروردگارت آمرزش بخواه ، بدون شک که پروردگارت آمرزنده و نهایت مهربان است

 غم مخور: بخاطر آنچه از دستت رفته ، تو هنوز نعمت های زیادی داری

غم مخور: چرا که شکیبایی در برابر ناخوشیها و تحمل سختیها ، راه سعادت و رستگاری و موفقیت است

غم مخور: چرا که زندگی کوتاه تر از آنست که تصور میکنی

 غم مخور: تو خوشبخت هستی ، خوشبختی را در درون خود بجوی و جستجوی کن نه در اطراف و پیرامونت

غم مخور: بر تاَخیر روزی ، چون زمان مشخصی دارد.  

 

  «  راز شاد زیستنغم مخور

 

ادامه مطلب ...

ای دوست

بازنده‌تر از خودم فقط من بودم 

 هی باختم و دوباره بازی خوردم 

 یک برگ برنده کاش تو دستم  بود
ای کاش که یک بار منم می‌بردم  


  هرکس که به من رسید آتیشم زد
خاموش شدم بس که به من انگ زدن 

 من لال شدم بس که به من نه گفتن
من سنگ شدم بس که به من سنگ زدن
 


 

از اول قصه سهم من تنهایی
از اول قصه با خودم درگیرم 

خاموش‌ترین ستاره بودن سخته 

من حسرت خواب‌های بی‌تعبیرم  

  

 

من ساکت و ساده بودم و خط خوردم
تنها و پیاده بودم و مات شدم 

از قاب بزرگ زندگی جا موندم
از عکسای یادگاریم کات شدم


 

هرکس که رسید اعتمادم رو کشت
هرکس که رسید قلبش از آهن بود  

 ای کاش یکی، فقط یکی با من بود 

ای کاش که آسمون نگاهم می‌کرد

ادامه مطلب ...

عید مبعث

آنرا که غمی چون غم ما نیست چه داند کز شوق توام دیده چه شب میگذراند وقت است گر از پا در آیم همه عمر باری نکشیدم که به هجران تو ماند