بی ز تقلیدی نظر را پیشه کن
هم به رای و عقل خود اندیشه کن
مرد باش و سخره مردان مشو
رو سر خود گیر و سرگردان مشو
دید خود مگذار از دید خسان
که به مردارت کشند این ناکسان!
چشم چون نرگس فروبندی که چی!
که عصایم کش که کورم ای اخی!؟
آن عصاکش که گزیدی در سفر
پس بدان کاو هست از تو کورتر!