على امشب چرا بهر عبادت بر نمى خیزد؟
چرا شیر خدا از بهر طاعت بر نمى خیزد؟
خداجوئى که از یاد خدا یکدم نشد غافل
چه رو داده که از بهر عبادت بر نمى خیزد
از آن ضربت که بر فرق على زد زاده ملجم
یقین دارم که از جا، تا قیامت بر نمى خیزد
به محراب دعا در خون شناور گشته شیر حق
دگر بهر دعا آن ابر رحمت بر نمى خیزد
ز کینه ابن ملجم آتشى افروخت در عالم
که زین آتش بجز دود ندامت بر نمى خیزد
طبیب آن زخم سر را دید و گفتا با غم و حسرت
على دیگر از این بستر سلامت بر نمى خیزد
نهد سر هر کسى بر آستان مرتضى(خسرو)
ازاین درگاه تا روز قیامت بر نمى خیزد
برگرفته از http://www.tebyan.net